دوست داشتن تو…..
من بلد نیستم دوستت نداشته باشم
بلد نیستم حرف دلم را نگویم
حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت
بلد نیستم نخندم وقتی باتوم
حتی اخم کنم وقتی ناراحتم
من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو….

من بلد نیستم دوستت نداشته باشم
بلد نیستم حرف دلم را نگویم
حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت
بلد نیستم نخندم وقتی باتوم
حتی اخم کنم وقتی ناراحتم
من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو….
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از یک ماه پسرک مرد. وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشدهدخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!!!!!
|
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زننگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود. همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. ۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم. |
وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان میشود. |
با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.
|
...به سلامتی دختری که خنده و شوخی ها و لوس بازی هاش
فقـــــــــــــط واسه عشـــــــــقشه
..با پسر غریبه شوخی نمیکنه ،نمیخنده
... میدونه عشقش اذیت میشه با این کار
گاهـــــــــــی
بایـــــ♥ـــد به فاصــــــــ♥ـــــــله ها
خـــــــوش آمـــــــ♥ـــــــد گفتـــــــــــــــ
شــــــــــاید آمـــــــــــ♥ـــــــــده اند ،
تا بخشـــــــــی
از حمـــــــ♥ــــــاقت هایــــــــمان
را جبـــــــران کنند . . .
همـچـــــ
ـــــون
ســــــاعـت شنی شــده ام
کــه نـفـــــ
ــــس هـای
آخـــــــرش را مـیـزنـد
و الـتــــ
ـــمـاس مـیـکــنــد
یـکـــــــی پـیـدا شــــــــــود
و بـرش گـــــــــــردانـد
مــن هــــــــم …
نــــــ
ـه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــــــــــــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــــــــد تــمام شـــــ
ــــــوم …
عهد
به هر اندازه که نیستی من از حس تو سرشارم
که انگار هستی و من دست از این حس برنمی دارم
به هر اندازه که نیستی هنوزم پا به پات هستم
نه تو برگشتنت دیره نه من از انتظار خستم
یه حسی با دلم میگه تو این تکرار دلتنگی
تو هم مثل منی و با تب شب گریه می جنگی
تو هم تا آخر این شب نمی خوابی و بیداری
دلم میگه هنوزم تو یه احساسی به من داری
یه عالم راهه تا چشمات که اینجا جای موندن نیست
تو نیستی و تو این غربت کسی غیر. از تو با من نیست
سرانجام منی حتی اگه دستاتو گم کردم
یه عهدی با من و جاده ست که بی تو برنمی گردم
بگذار آن باشم که با تو تا آخرین لحظه زندگی خواهد ماند.
بگذار آن باشم که با صداقت با تو درد دل میکند و با یکرنگی و یکدلی زندگی میکند.
بگذار آن باشم که دیوانه وار در شهر ، نام تو را فریاد میزند.
و آن باشم که برای عشقت : جان خواهد داد.
بگذار همانی باشم که در شادی هایت میخندد و در غم هایت با تو شریک است.
بگذار کسی باشم که به داشتن چینین عشقی مانند تو افتخار کند.
بگذار کسی باشم که وقتی کلمه دوستت دارم را بر زبان می آورد اشک از چشمانش سرازیر شود.
بگذار همانی باشم که تو میخواهی ، همانی باشم که تو آرزوی آن را داری.
بگذار کسی باشم که با احساس سخن بگوید ، از ته دل دردش را بگوید و از تمام وجود عاشق و دل شیفته تو باشد.
بگذار کسی باشم که زمان تنهایی اش تو همان تنهایی او باشی و زمان خوشبختی اش تو همان خوشبختی او باشی.
بگذار همانی باشم که با باوری عمیق به تو و زندگی نگاه بیندازد و با احساسی پاک عاشق قلب مهربان تو باشد.
بگذار همانی باشم که بتوانم ستون های استوار زندگی را با محبت و عشق بنا کنم تا تو با آرامش با من زندگی کنی.
بگذار همانی باشم که تو در رویاها منتظر او ماندی و به استقبال او رفتی.
بگذار کسی باشم که دیگر به جز تو به کسی دیگر نگاه نکند و تنها تو باشی و قلب مهربانت و یک دنیا عشق در وجودش.
اینک من با تمام وجودم کاری کرده ام و خواهم کرد که هم تو را به آرزویت رسانده باشم و هم خودم آینده ای خوشبخت را در کنار تو داشته باشم.
بگذار همانی باشم که دوستش میداری و بگذار همانی باشم که برای عشقش جان خواهی داد
که من هم برای عشق تو جان میدهم.
با همه وجودم دوستت دارم.
تنها جمله ای است که از شنیدنش هیچگاه خسته نمی شوم
و تنها جمله ای است که تو از گفتنش
هیچگاه خسته نمیشی
بارها و بارها
به تکرار
خواهم گفت:
دوستت دارم
...........
..........................................
...................................................................................
...................................................................................
..........................................
..................
بیا که لحظه لحظه هایانتظار
تمـــام وجـــود خســـته مـــرا بـــه نیســـتی کشـــانده اســـت
::::: انتظار :::::
بی تو می میرم
بیــــا کــــه به لب رســــیــــده جــــونــــم
عزیز من سنگ صبور غمهایم
به دیــــدنــــم بیا که خـیـلــــی تنــــهــــام
به کدامین جرم حکم صبر برای من صادر شد؟
جرم من فقط عاشقی بود.
با غم دوریت چه کنم؟
فاصله
تنهایی
انتظار
انتــــــــــــــــظار ...
تو ------------ را ------------ من ------------ چشم ---------- در ---------- راهم
انتــــــــــــــــظار...
عزیزم
میدونی چه قدر دلـ ـــ ــــ ـــ مبرات تنگ شده؟
حرفای من اینجاست تو سینم
جـ ـــایـــ ـی کــــه هر لحظه دنــــبــ ــالــــت میــ ــگــــرده
منتظره تا برگردی
..........
چرا با خاطرههایـت تنـ ـ ـ ــ ـ ـ ـهام گذاشتی؟
بـــیــــا بـــرگـــرد
.......
در کلبه تنهایی من چیزی جز انتظار نیست
تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو میمیرم ..
می خوام بگم تو دنیای منی ..
می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..
می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!
می خوام بگم شدی مجنون عشقم …
می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !
می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..
می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!
می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …
می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می خوام بگم مثل خرابه های بم خرابتم …
می خوام بگم بیشتر از عشق لیلی به مجنون عاشقتم ..
می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!
می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!
می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..
می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …
می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!
می خوام بگم جایگاه همیشگی تو قلب منه !!
می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..
می خوام بگم لحظه ای که تو رو میبینم بهترین لحظه زندگیمه !!
می خوام بگم در حد پرستش دوست دارم ….!
نادی
آبگیر کوچک دلش گرفته بود
غمی وسیع اندازه آسمان سیاه شب
حجم ناچیز اورا فراگرفته بود
وچکه چکه درون خودش میگریست
ناگهان ماه عروس زیبای شبهای تار طلوع میکند
ومهتاب دخترپر فروغ آسمان
به سوی آبگیر میرود
یک قطره ماه درون آبگیر می چکد
وآغوش آبگیر پراز ماهتاب میشود
آبگیر...
آسمان رادرون خود کشیده و
آغوش گرم ونمناک خود را به سوی او گشوده است.
ماه زیبای آسمان...
درون آبگیر را نظاره میکند...
چه عاشقانه مهتاب کوچکش رابه برگرفته است.
آبگیر"تکه کوچکی از زمین که آسمانی شده
دل کوچکش را به مهتاب می دهد....
وعکس من درآب
برعکس من
به آسمان نگاه می کند....
روزهای پایانی شهریور
درست همانجا که تو آغاز شدی
آغاز فصل مهر و باران
آغاز فصل عاشقی ست...
فصل بارانهای دلتنگی
فکر کن
من باشم
تو باشی
یک آغوش
و
بوسه ای از شیرینی کنج لبانت...
به همین سادگی!!!
نادی
نه دیگر محال است تو را از دست بدهم ، قید همه را به خاطر تو میزنم
قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم!
مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!
وقتی که بودنم بسته به بودن تو است ، این لحظه هم منتظر آمدن تو است ، لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که میبینمت تا آنجایی که به انتظارت نشسته ام
چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها ، تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای
هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم ، هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم …
و من چگونه به دیگران بگویم عاشق کسی دیگرم ، تنها دلیل زنده بودنم کسی است که همیشه بهانه ایست برای دلخوشی هایم…
خیالت راحت از اینکه هیچگاه تنهایت نمیگذارم ، دلهره ای نداشته باش از اینکه اینجا تو را جا بگذارم ، که غیر از این خودم جا میمانم و دنیا تمام میشود ، همه اینها تبدیل به یک قصه ی بی فرجام میشود!
ای تو که با نگاهت میتابی بر من و قلبم جوانه میزند ، و آن لحظه حرفهای عاشقانه میزند ، و این من و این احساسات من ، برای تویی که همیشه میمانی در دلم !
نه دیگر محال است تو را از یاد ببرم ، همه را فراموش میکنم و تو را با خود میبرم ،
تا هم خودت و هم یادت همیشه با من باشند، تا اگر لحظه ای در کنارم نبودی با یادت زنده باشم
ای تو که با احساساتم دیوانه میشوی ، تو هم اینجاست که هم احساس با من میشوی ، و آخر هم دلت با دلم و خودت با خودم همه با هم یکی میشویم!
…
سلام
اگه یه آخوندی این وضع شرح میداد یا یه ایرانی این عکس طراحی میکرد ،
همه فکر میکردن دروغه و از رو تعصب داریم حرف میزنیم
اما این حرف دل همون کسایه که تو غرب زندگی کردن
امروز میفهمم عشق واقعی چه طعمی داره ، دوست داری یک جا فقط با او باشی ، حتی اگر دنیا نباشه اون برات باشه ، دوستداری همیشه هر ثانیه هر دقیقه هر ساعت هر روز هر هفته هر ماه هر سال ، او باشد کنار تو دستانت در دستان گرم او در آرامش باشد ، امروز میفهمم که درد عشق چیست که تا دیروز آن را نچشیدم ، امروز میفهمم که چقدر عاشقتم که تا دیروز دیوانه وار عاشق نبودم ، امروز دوست دارم که هر لحظه صدای او آرامش من باشد نه چیز دیگری ، کاش فردا هم باشد که بگویم دیروز هم عاشقش بودم اما نه مثل امروز...
از عشقم نادی
يك حقيقت تلخ
يه نفر خوابش مياد و واسه ي خواب جا نداره
يه نفر يه لقمه نون براي فردا نداره
يه نفر مي شينه و اسكناساشو مي شمره
مي خواد امتحان آنه آه تا داره يا نداره
يه نفر از بس بزرگه خونشون گم مي شه توش
اون يكي اتاقشون واسه همه جا نداره
بابا مي خواد واسه دخترش عروسك بخره
انتخابم مي آنه ، پولشو اما نداره
يكي دفترش پر از نقاشي و خط خطيه
اون يكي مداد براي آب و بابا نداره
يكي ويلاي آنار درياشون قصره ولي
اون يكي حتي تو فكرش آب دريا نداره
يكي بعد مدرسه توپ چهل تيكه مي خواد
مامانش ميگه اينا گرونه اينجا نداره
يه نفر تولدش مهمونيه ، همه ميان
يكي تقويم واسه خط زدن رو روزا نداره
يكي هر هفته يه روز پزشكشون مياد خونش
يكي داره مي ميره ، خرج مداوا نداره
يكي انشاشو مي ده توي خونه صحيح آنن
يكي از بر شده درد و ، ديگه انشا نداره
يه نفر مي ارزه امضاش به هزار تا عالمي
يكي بعد عمري رنج و زحمت امضا نداره
تو آلاس صحبت چيزي مي شه آه همه دارن
يكي مي پرسه آخه چرا مال ما نداره
يكي دوس داره آه آارتون ببينه اما آجا
يكي انقد ديده آه ميل تماشا نداره
يكي از واحداي بالاي برجشون مي گه
يكي اما خونشون اتاق بالا نداره
يكي جاي خاله بازي آلاس شنا مي ره
يكي چيزي واسه نقاشي ابرا نداره
يكي پول نداره تا دو روز به شهرشون بره
يكي طاقت واسه ي صدور ويزا نداره
يكي فكر آخرين رژيماي غذاييه
يكي از بس آه نخورده شب و روز نا نداره
يكي از بس شومينه گرمه مي افته از نفس
يكي هم براي گرماي دساش ها نداره
دخترك مي گه خدا چرا ما .... مادرش مي گه
عوضش دخترآم ، او خونه ليلا نداره
يه نفر تمام روزاش پر رنج و سختيه
هيچ روزيش فرقي با روزاي مبادا نداره
يكي آزمايش نوشتن واسش ، اما نمي ره
مي گه نزديكياي ما آزمايشگا نداره
بچه اي آه تو چراغ قرمزا مي فروشه گل و
مگه درس و مشق و شور و شوق و رؤيا نداره
يه نفر تمام روزا و شباش طولانيه
پس ديگه نيازي به شباي يلدا نداره
ياد اون حقيقت آلاس اول افتادم
دارا خيلي چيزا داره ولي سارا نداره
راستي اسمو واسه لمس بهتر قصه مي گم
مليكا چه چيزايي داره آه رعنا نداره ؟
بعضي قلبا ولي دنيايي واسه خودش داره
يه چيزايي داره توش آه توي دنيا نداره
هميشه تو دنيا آلي فرق بين آدما
اين يه قانون شده و ديروز و حالا نداره
خدا به هر آسي هر چيزي دلش مي خواد بده
همه چي دست اونه ، ربطي به شعرا نداره
آدما از يه جا اومدن ، همه مي رن يه جا
اون جا فرقي ميون فقير و دارا نداره
آاش يه روزي بشه آه ديگه نشه جمله اي ساخت
با نمي شه ، با نمي خوام ، با نشد ، با نداره
به سلامتي :این دخترایی که وقتی باهات میان بیرون خودشونن...همونایی که یه خروار آرایش نمیکنن چون خودشونو قبول دارن...اونایی که مدل ماشینت یا داشتن یا نداشتن ماشینت براشون مهم نیست...چون خودتو میخوان نه هیچ چیز دیگه ای.....اینکه کتونی میپوشن چون براشون اختلاف قدشون باهات مهم نیست...همونایی ک انقدر شعورشون میرسه که mis نندازنو گدایی شارژ نکنن......همونایی ک میگن میخندن..کلاس الکی نمیزارن...رکن...نقش نمیخوان بازی کنن...احساسشون تو لحظه میگن...قدم زدنو دوست دارن...بلند خندیدنو شوخی کردنو دوست دارن...چون نمیترسن ازینکه خودشون باشن....اره همین دختران ک حتی اگه خیـــــلیــــــــــم کم باشن اما بازم دخترهایی هستند که خیــــــــــلی ارزش دارن ....