عشق اول و پایان

دوست داشتن تو…..

من بلد نیستم دوستت نداشته باشم

بلد نیستم حرف دلم را نگویم

حتی بلد نیستم نگویم می خواهمت وقتی می خواهمت

بلد نیستم نخندم وقتی باتوم

حتی اخم کنم وقتی ناراحتم

من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو….

دوست داشتن تو-کلبه ی عشق

 


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:42 توسط آریا |

عاقبت عشق نگفته

 

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون... بعد از یک ماه پسرک مرد.

وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد…

دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشدهدخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد…

میدونی چرا گریه میکرد؟

چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!!!!!

 


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:37 توسط آریا |

شرط عشق

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.

نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.

بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.

موعد عروسی فرا رسید.

زننگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.

همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،

مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.

مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:32 توسط آریا |

وقتی کسی را دوست دارید

 

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می‌شود.
وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که هستید، احساس امنیت می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می‌روید احساس غرور می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل دوری‌اش برایتان سخت و دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شادی‌اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی‌اش برایتان سنگین‌ترین غم دنیا ست.
وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.
وقتی کسی را دوست دارید، شیرین‌ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده‎اید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی‌اش دست به هرکاری بزنید.
وقتی کسی را دوست دارید، هر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.
وقتی کسی را دوست دارید، در مواقعی که به بن‌بست می‌رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می‌رسید.
وقتی کسی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید از خواسته‌های خود برای شادی او بگذرید.
وقتی کسی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می‌دهید.
وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
وقتی کسی را دوست دارید، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
وقتی کسی را دوست دارید، تحمل سختی‌ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می‌شوند.
وقتی کسی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
وقتی کسی را دوست دارید، به همه چیز امیدوارانه می‌نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می‌شمارید.
وقتی کسی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می‌کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، واژه تنهایی برایتان بی‌معناست.
وقتی کسی را دوست دارید، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
وقتی کسی را دوست دارید، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.

به راستی دوست داشتن چه زیباست، این طور نیست؟


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:28 توسط آریا |

باتوبودن را میخواهم

 

  با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.


عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.


با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.


همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.


همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.


و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.


با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.


عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.


با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.


همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.


همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.


و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.


همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،


از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.


اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،


آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.


ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،


عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.


با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.


و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.


با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.


پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.

 

 


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:19 توسط آریا |

قلب

...به سلامتی دختری که خنده و شوخی ها و لوس بازی هاش

فقـــــــــــــط واسه عشـــــــــقشه

..با پسر غریبه شوخی نمیکنه ،نمیخنده

... میدونه عشقش اذیت میشه با این کار

 


+ نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:, ساعت 11:13 توسط آریا |

گاهـــ♥ــــی

گاهـــ♥ــــی

 

 

 

 

 

 گاهـــــــــــی 

 بایــــــــد به فاصـــــــــــــــله ها 

 خـــــــوش آمــــــــــــــد گفتـــــــــــــــ 


 شــــــــــاید آمــــــــــــــــــــده اند ، 

 تا بخشـــــــــی 

 از حمـــــــــــــاقت هایــــــــمان 

 را جبـــــــران کنند . . . 

 


+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:24 توسط آریا |

دوستت دارم



+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:24 توسط آریا |

ســـ♥ــــاعت شنی

ســـ♥ــــاعت شنی

  همـچــــــــــون

  ســــــاعـت شنی شــده ام
کــه نـفـــــــــس هـای

آخـــــــرش را مـیـزنـد
و الـتـــــــمـاس مـیـکــنــد
یـکـــــــی پـیـدا شــــــــــود

و بـرش گـــــــــــردانـد
مــن هــــــــم …
نـــــــه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــــــــــــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــــــــد تــمام شـــــــــــوم …

 

 


+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:22 توسط آریا |

عهد

 

عهد

 

به هر اندازه که نیستی من از حس تو سرشارم

که انگار هستی و من دست از این حس برنمی دارم

به هر اندازه که نیستی هنوزم پا به پات هستم

نه تو برگشتنت دیره نه من از انتظار خستم

 

یه حسی با دلم میگه تو این تکرار دلتنگی

تو هم مثل منی و با تب شب گریه می جنگی

تو هم تا آخر این شب نمی خوابی و بیداری

دلم میگه هنوزم تو یه احساسی به من داری

 

یه عالم راهه تا چشمات که اینجا جای موندن نیست

تو نیستی و تو این غربت کسی غیر. از تو با من نیست

سرانجام منی حتی اگه دستاتو گم کردم

یه عهدی با من و جاده ست که بی تو برنمی گردم

 


+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:8 توسط آریا |